each_ramzi

تغییر

each_ramzi

تغییر

دنیا ـ مشکلات

در این دنیا از همه کس طرد شدم - یک آدم رنگ و رو زرد شدم

همیشه بامشکلات بودم درگیر - زیر بار این مشکلات مردشدم

ارزو

خدایا ما را از ان ده که ان به


چرا

به نظرم خدا نباید ادم ها رو مافرید چون خیلی دردسر داره دنیا 


نابرابری هاش داغونت میکنه بلندت میکنه و به زمین میکوبت


نمیدونم شاید درست نباشه که بگم ولی از خدا دلگیرم.....

آخوند فلان مسجد


روزی رضاشاه با هیات همراه در حال حرکت به سوی جنوب بوده که سر راه از یزد رد می شود
و میبیند که مردم زیادی در آن جا گرد هم جمع شده اند.
رضا شاه به جلو می رود و از حاضرین می پرسد که چه خبر شده..؟؟

در پاسخ می گویند که: آخوند فلان مسجد یک دعایی خوانده که کور مادرزاد را شفا داده است.
رضا شاه می گوید: آخوند و فرد شفا یافته را بیاورید تا من هم ببینم. چند دقیقه پس از آن، آخوند را به همراه یکی دیگر که لباس دهاتی به تن داشت و شال سبزی به کمر بسته بود را نزد رضاشاه می برند.

رضا شاه رو به شفا یافته می کنه و میگه: تو واقعا" کور بودی…؟؟ یارو میگه: بله اعلا حضرت.. رضاشاه می پرسد: یعنی هیچی نمی دیدی و با عنایت این آخونده بینایی خود را بدست آوردی..؟

یارو میگه : بله اعلاحضرت رضاشاه میگه: آفرین… آفرین… خب این شال قرمز رو برای چی به کمرت بستی…؟ یارو میگه: قربان… این شال که قرمز نیست… این سبز رنگ هست..

بلافاصله رضاشاه شلاق رو بدست میگیره و میفته به جون اون شفایافته و آخوند و سیاه و کبودشون میکنه و میگه قرسماق کثافت پوفیوز بی همه چیز… تو دو دقیقه نیست که بینایی بدست آوردی…

بگو ببینم فرق »
سبز » و » قرمز » رو از کجا فهمیدی…؟؟؟؟

یکی عاشق یکی عاقل

انسانهای عاشق تا پایان مسیر زندگی نیازی به عقل نخواهند داشت و آن را در انتهای کوله پشتی شان دست نخورده باقی می گذارند و همواره فارق از درد و لذت از شراب عشق سرمستند و در این راه فرقی بین درد و لذت نمی بینند .
انسانهای عاقل تا پایان مسیر زندگی به جام عشق دست نمی برند و آن را پلمپ شده در انتهای کوله پشتی خود حمل می کنند و همواره مشغول تجزیه و تحلیل بافته ها و شکافته های خود هستند و دردها و لذایذ زندگی را اندازه گیری می کنند .
جالب تر اینکه این دو گروه در دو طرف یک رود به یکدیگر می خندند و می روند ولی این کجا و آن کجا .............
خدایا جام مرا از عشق خود لبریز کن تا شراب عشق غیر تو در آن جائی نداشته باشد .
عشق برای تمام اساتید بزرگوارم که مرا با خودم آشتی دادند  .  

عشق برای تنها قناری وجودم